شعر در مورد اسم سارا

شعر اسم سارا ,شعر در مورد اسم سارا,شعر عاشقانه به اسم سارا,شعر در مورد نام سارا,شعر در باره اسم سارا,شعری در مورد اسم سارا,شعر درمورد اسم سارا,شعری عاشقانه به اسم سارا,شعری در مورد نام سارا,شعری در باره اسم سارا

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم سارا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

زهی از عنبر سارا کشیده

رقم بر گرد کافور رباحی

شعر اسم سارا

خلق تو زکام شیر انگیزد

چون ناف غزال نافه سارا

شعر در مورد اسم سارا

زلفینش به بوی عنبر سارا

رخسار به رنگ دیبه ششتر

شعر عاشقانه به اسم سارا

از خاک برست عنبر سارا

وز کوه گشاد چشمه کوثر

شعر در مورد نام سارا

خطهاش نمودی آشکارا

چون سلسله های مشک سارا

شعر در باره اسم سارا

نسیمی همه نفخه مشک سارا

نسیمی همه نشاه خمر احمر

شعری در مورد اسم سارا

این شراب از شیشه ی جانم نریخت

این زر سارا ز دامانم نریخت

شعر درمورد اسم سارا

زهی بریخته بر لاله مشک سارا را

شکسته رونق خورشید گوهر آرا را

شعری عاشقانه به اسم سارا

عاشق زلفین مشک آلود تست

باد کز گل عنبر سارا کند

شعری در مورد نام سارا

گره طره سنبل ز صبا جستم، گفت

«دامن لاله پر از عنبر سارا کرده »

شعری در باره اسم سارا 

عنبر سارا بهل، که نافه چینی

نکهت آن زلف همچو قیر ندارد

شعر اسم سارا

ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان

مضطرب حال مگردان من سرگردان را

شعر در مورد اسم سارا

فخر من بنده ز خاک در احمد بینند

لاف دریا ز دم عنبر سارا شنوند

شعر عاشقانه به اسم سارا

هر نفس کز خط مشکین تو رانم سخنی

از لبم رایحه عنبر سارا بشنو

شعر در مورد نام سارا

یکدم نمی رود که ز دریای خلق تو

صد کاروان عنبر سارا نمی رسد

شعر در باره اسم سارا

باد صحبت خاک غیرت بر رخ جنت زده

گرد فرشت آب روی عنبر سارا شده

شعری در مورد اسم سارا

نافه آهو غلام زلف عنبر بوی تست

عنبر سارا رهین خط سبز از رنگ تست

شعر درمورد اسم سارا

اشک وآهش گهر و عنبر سارا گردد

هرکه چون شمع بودراه درآن انجمنش

شعری عاشقانه به اسم سارا

دایم ز گفتگوی حق آزار می کشم

درمانده ام چون عنبر سارا به بوی خویش

شعری در مورد نام سارا

سخن آسوده است از سردی ناز خریداران

ندارد چون بهار عنبر سارا خزان معنی

شعری در باره اسم سارا 

نسیم خلقش اگر بگذرد به شوره زمین

بهار عنبر سارا شود سفیدی آن

شعر اسم سارا

چو دست قدرت خراط حقه مینا

فشاند بر رخ کافور عنبر سارا

شعر در مورد اسم سارا

به جای زلف تو گر مشک بویم

نماید مشک سارا خاک کویم

شعر عاشقانه به اسم سارا

در و دیوار در دیبا گرفتند

زمین در عنبر سارا گرفتند

شعر در مورد نام سارا

به جای عود خام و مشک سارا

گرفته چوب بید و ریگ صحرا

شعر در باره اسم سارا

دامن آفاق را پر عنبر سارا کنند

گر بر افشانند زلف عنبر افشان تو را

شعری در مورد اسم سارا

دفتر فروغی شد پر ز عنبر سارا

تا به رخ رقم کردی خط عنبرآگین را

شعر درمورد اسم سارا

در چنبر گیسوی تو بس عنبر سارا

در حقه یاقوت تو بس لؤلؤ شهوار

شعری عاشقانه به اسم سارا

تا شانه را به جعد معنبر کشیده ای

کاشانه را به عنبر سارا گرفته ای

شعری در مورد نام سارا

چون به هم برفکنی طره مشک افشان را

آتشی در جگر عنبر سارا فکنی

شعری در باره اسم سارا 

همه کاشانه پر از عنبر سارا نشود

گر شبی شانه بر آن جعد معنبر نکنی

شعر اسم سارا

گل از باد وزان لرزان وزان مشک ختن ارزان

بلی نبود شگفت ارزان کساد عنبر سارا

شعر در مورد اسم سارا

چشم مگو یک قرابه باده خلر

زلف مخون یک لطیمه عنبر سارا

شعر عاشقانه به اسم سارا

به آب چشمه حیوان به تاب کوکب تابان

به رنگ گوهر عمان به بوی عنبر سارا

شعر در مورد نام سارا

و یا به خیمه سیماب رنگ سیمین لون

همی ز عنبر سارا طناب را ماند

شعر در باره اسم سارا

با شاخ گل آمیخته یی عنبر سارا

بر برگ سمن ریخته یی نافه تاتار

شعری در مورد اسم سارا

به سیم ساده پریشیده عنبر سارا

به لوح نقره طرازیده نافه ادمن

شعر درمورد اسم سارا

گرفته باد صبا بوی عنبر سارا

ز خاک درگه جان پرور بهادرخان

شعری عاشقانه به اسم سارا

ساقی تذرو رنگ به طوق غبب چو کبک

طوق دگر ز عنبر سارا برافکند

شعری در مورد نام سارا

ز شرم روی تو شاید که آفتاب بگیرد

کنون که عنبر سارا دمیدت از گل سوری

شعری در باره اسم سارا 

بر تخته سیم اوفتد بر هم

از سایه دو توده عنبر سارا

شعر اسم سارا

به نقش دیبه رومی و بوی عنبر سارا

به حسن صورت مانی و زیب لعبت آذر

شعر در مورد اسم سارا

دمیده باد بر اطراف عنبر سارا

کشیده ابر بر آفاق دیبه ششتر

شعر عاشقانه به اسم سارا

نه چو زلف چو عنبر سارا

نه چو روی تو دیبه ششتر

شعر در مورد نام سارا

بو یا زلفش به بوی عنبر سارا

رنگین رویش به رنگ لاله نعمان

شعر در باره اسم سارا

بمان بر تن من زلف عنبرینت که هست

علاج مردم دیوانه عنبر سارا

شعری در مورد اسم سارا

عنبر از زلف توست خوشبو آری

عنبر سارا به مشک گردد خوشبوی

شعر درمورد اسم سارا

نه بحر خس بساحل فکند عنبر سارا

مریض دل چو طپیدن گرفت گرد عذارت

شعری عاشقانه به اسم سارا

تا نسیم جعد او همراه کرده نکهتی

زو همه آفاق را پر مشک سارا کرده ای

شعری در مورد نام سارا

چون تبسم جسته چین عنبرین گیسوی او

شمه ای از بوی عطرش مشک سارا آمده

شعری در باره اسم سارا 

خط خط که کرد جزع یمانی را؟

بوی از کجاست عنبر سارا را؟

شعر اسم سارا

بوی است نه عین و نون و با و را

نام معروف عنبر سارا

شعر در مورد اسم سارا

خوش بوی هست آنکه همی از وی

خاک سیاه مشک شود سارا

شعر عاشقانه به اسم سارا

بی کار نه جان است جان، ازیرا

بی بوی نه مشک است مشک سارا

شعر در مورد نام سارا

آن چیست یکی دختر دوشیزه زیبا

از بوی و مزه چون شکر و عنبر سارا

شعر در باره اسم سارا

به رویش همی بر دمد مشک سارا

مگر راه بر طبل عطار دارد

شعری در مورد اسم سارا

بنگر که این غریژن پوسیده

یاقوت سرخ و عنبر سارا شد

شعر درمورد اسم سارا

عنبر چسان نسبت کنم با زلف تو، کز زلف تو

بوی دل آید وین کجا در عنبر سارا بود؟

شعری عاشقانه به اسم سارا

گفتی آن حلقه زلف از چه سپید است چو شیر

که ز خال سیهی عنبر سارا بینند

شعری در مورد نام سارا

در فرش عاج اینک نهان، سبزه چو نیلی پرنیان

بر پرنیان صد کاروان، از مشک سارا ریخته

شعری در باره اسم سارا 

زین پس و شاقان چمن نو خط شوند و غمزه زن

طوق خط و چاه ذقن پر مشک سارا داشته

شعر اسم سارا

صبحدم خاکی به صحرا برد باد از کوی دوست

بوستان در عنبر سارا گرفت از بوی دوست

شعر در مورد اسم سارا

بحر سعادت چو داد عنبر سارا

عنبر آن بحر شادیی به سر آورد

شعر عاشقانه به اسم سارا

اولیتر آنکه چون حجر الاسود از پلاس

خود را لباس عنبر سارا برآورم

شعر در مورد نام سارا

آسیه توفیق و سارا سیرت است

ساره را سیاره سیما دیده ام

شعر در باره اسم سارا

از رایحه لطف تو ساید گل سوری

در صحن چمن لخلخه عنبر سارا

شعری در مورد اسم سارا

سخنهای بزرگان را نشان اندر دل و خاطر

که حاصل می شود ز انفاس دریا عنبر سارا

شعر درمورد اسم سارا

دل بی غم نصیب از نقطه سودا نمی دارد

که هرگز آب شیرین عنبر سارا نمی دارد

شعری عاشقانه به اسم سارا

هم هوا را لطف او پر نافه اذفر نمود

هم چمن را خلق او در عنبر سارا گرفت

شعری در مورد نام سارا

ساخته ظاهر معجز لعلت ز آتش سوزان چشمه حیوان

کرده هویدا صنع جمالت در گل سوری عنبر سارا

شعری در باره اسم سارا 

زمین چون روی مه رویان به رنگ دیبه رومی

هوا چون زلف دلجویان به بوی عنبر سارا

شعر اسم سارا

زیر پای ولی و در دو کف ناصح تو

خاک چون عنبر سارا شود و بید خدنگ

شعر در مورد اسم سارا

شعر در مورد اسم دنیا

شعر در مورد اسم دنیا,شعر درباره اسم دنیا,شعر عاشقانه در مورد اسم دنیا,شعر اسم دنیا,شعر درباره اسم دنیا,شعر در مورد اسم دنیا,شعر عاشقانه در مورد اسم دنیا,شعر با اسم دنیا,شعر با کلمه دنیا,شعر برای اسم دنیا,شعری با اسم دنیا,شعر به اسم دنیا,شعر به نام دنیا,شعر حبیب به نام دنیا,شعر نو اسم دنیا,شعر درمورد اسم دنیا

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم دنیا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

وقتی دنیایم

مقیاس عجیبی یافت

فهمیدم

عاشق شده ام

اکنون سالهاست در

عکس سه در چهار تو

زندگی می کنم.

شعر در مورد اسم دنیا

مشکل دنیا این است که

آدمهای باهوش پر از شک هستند 

در حالی که آدمهای احمق پر از اعتماد به نفس

شعر درباره اسم دنیا

مراد ما وصال توست از دنیا و از عقبی

وگرنه بی‌شما قدری ندارد دین و دنیا را

شعر عاشقانه در مورد اسم دنیا

بخند محبوبم

دنیا گاه

به شکل تمشک بزرگی ست

که هر کس

سهمی از سرخی آن خواهد داشت!

شعر اسم دنیا

می چرخم

و دنیای تو را

با چین های دامنم

به کشف بکر یک خاطره دور می رسانم

شعر درباره اسم دنیا

عاشق که باشی…

چشم هایت را عاشقانه روی دنیا باز می کنی،

صدای قار قار کلاغ ها، زیباترین سمفونی دنیا را

در ذهنت تداعی می کند

شعر در مورد اسم دنیا

هر چقدر هم که بگوییم:

مردها فلان

زن ها فلان

یا تنهایی خوب است

و دنیا زشت است؛

آخرش روزی قلبت

برای کسی تندتر می زند…!

شعر عاشقانه در مورد اسم دنیا

تنها نگران این بودم؛

که به جستجوی تو 

در دورترین کوچه ی دنیا

به خانه ات برسم

و تو به جستجویم رفته باشی!

شعر با اسم دنیا

گر مرا هیچ نباشد

نه به دنیا نه به عُقبی

چون تو دارم، همه دارم

دگرم هیچ نباید.

شعر با کلمه دنیا

دورترین فاصله در دنیا،

حتی فاصله‌ی مرگ و زندگی نیست.

فاصله‌ی من است با تو

وقتی روبرویت ایستاده‌ام

و دوستت دارم،

بی آنکه تو بدانی.

شعر برای اسم دنیا

من و تو

کاشف تمام خیابان ها و

کوچه های خلوت و دنج

این شهریم،

فقط به بهای یک بوسه!

هنوز هم می توان

دنیا های جدیدی را کشف کرد!

شعری با اسم دنیا

آرامشت مسری‌ست

آنقدر که سرایت کرده است

به پیراهن سفیدت

بانو

لحظه ای بایست

مقابل باد

تا با اهتزاز پیراهنت

دنیا از جنگ بایستد

شعر به اسم دنیا

حتی یک نفر در این دنیا

شبیه تو نیست…

نه در نفس کشیدن،

نه در نفس نفس نفس زدن،

و نه از قشنگی…

 نفس مرا بند آوردن!!

شعر به نام دنیا

درخت پشت پنجره دوستت دارد

دارد دست‌هایش را تکان می دهد

دارد می رقصد

تو نیز برخیز

برگ‌های سبزت را تکان بده

میوه های شیرینت را فرو بریز

برقص… برقص

تا دنیا از تو یاد بگیرد

زیبا باشد.

شعر حبیب به نام دنیا

بیا

ولی بی صدا، آرام

بنشین و نگاهم کن

که چطور با تو قدم می زنم!

چطور دستت را گرفته ام

ببین چگونه با تو به دنیا فخر می فروشم!

بیدارم نکن

بگذار زندگی کنم با تو!

شعر نو اسم دنیا

تمام دنیا

محله‏ ی کوچکی ‏ست

که تو در آن متولد می شوی

و من

میان بازیِ بچه ‏های محله

به عشق تو

پیر می شوم..!

شعر درمورد اسم دنیا

آغوش تو و

دنیای من تفاوتی با هم ندارند..

فقط قافیه ی هم نیستند!

ولی تا دلت بخواهد ردیفند..

شعر در مورد اسم دنیا

چشم هاى سیاه تو

خاورمیانه ى دوم است؛

یک دنیا براى تصرفش

نقشه مى کشند

شعر درباره اسم دنیا

چقدر می ترسم

تو را نبوسیده

از دنیا بروم

اصلن کجا می توانم بروم؟

شعر عاشقانه در مورد اسم دنیا

کمی

فقط اندکی

مرا دوست داشته باش

من با کمترینِ تو

به جنگ

تمام نفرت های دنیا می روم

شعر اسم دنیا

دارم از چشم های تو دنیا را می بینم

با لب های تو لبخند می زنم

با دست های تو نوازش می کنم!

شعر درباره اسم دنیا

رفتنت انفجار هیروشیما بود

بعد آن

هر دوست داشتنی

در من به دنیا می آید

ناقص است.

شعر در مورد اسم دنیا

در دنیا

دو نابینا هست

یکی تو

که عاشق شدنم را نمی بینی!

یکی من

که به جز تو کسی را نمی بینم!

شعر عاشقانه در مورد اسم دنیا

دیگر بهانه نمی گیرم

فقط

دلم می گیرد وقتی

در‌ گیر واگیر ِ این دنیا

دلت

گیر ِ دیگری شده است

شعر با اسم دنیا

شعر و شاعری را بی خیال

این بار که به دنیا آمدم …

گره ی روسری ات می شوم

من هی …

و به هر بهانه ای

خودم را وا می کنم از سرت

و تو محکمتر از قبل …

گره ام میزنی پیش خودت.

شعر با کلمه دنیا

دنیا

جای خوبی

برای شاعر شدن نیست

این بار که برگردم

درخت می‌شوم

شعر برای اسم دنیا

نه از کلاغ می ترسم

نه از پاسبان

تمام کوچه های دنیا را بن بست می کنم

وقتی که دلم برایت تنگ می شود

شعری با اسم دنیا

لذت دنیا

داشتن کسى ست

که دوست داشتن را بلد است

به همین سادگى …!

شعر به اسم دنیا

من از تمام دنیا

فقط آن دایره مشکی

چشمان تو را می خواهم

شعر به نام دنیا

انصاف نیست

دنیا آنقدر کوچک باشد

که آدم های تکراری را روزی هزار بار ببینی

و آنقدر بزرگ باشد

که نتوانی آن کس را که دلت می خواهد

حتی یک بار ببینی!

شعر حبیب به نام دنیا

من،

یک جای دنیا

خیلی خوش‌بختم

در چارچوب قاب عکس دونفره‌مان!

شعر نو اسم دنیا

مرد ها وقتی عاشق می شوند

به دنیا می آیند،

و زن ها

عاشق که می شوند…

می میرند

شعر درمورد اسم دنیا

گاهی اوقات حسرت تکرار یک لحظه

دیوانه کننده ترین حس دنیاست!

شعر در مورد اسم دنیا

اگر یک روز از زندگی من 

باقی مانده باشد،

از هر جای دنیا

چمدان کوچکم را می‌بندم

راه می‌افتم

ایستگاه به ایستگاه

مرز به مرز،

پیدایت می‌کنم،

کنارت می‌نشینم،

روی سینه‌ات به خواب می‌روم

شعر درباره اسم دنیا

زن بودن

غمگین ترین شادی دنیاست!

و نمی دانی

من به خاطر تو …

چقدر

به اشکهایم لبخند زده ام!!

شعر عاشقانه در مورد اسم دنیا

از تمام هیاهوی این دنیا

تنها پنجره ای می خواهم

که سالها

در انتظار تو

بر شیشه های مه گرفته اش

آه بکشم

شعر درباره اسم دنیا

چشمانت را ببند

و فکر کن

روی صندلی چرخ دار به دنیا آمده ای

این شهر

زنی را که روی پای خودش راه می رود

دوست ندارد

شعر اسم دنیا

دنیا را بغل گرفتیم

گفتند امن است هیچ کاری با ما ندارد

خوابمان برد

بیدار شدیم

دیدیم آبستن تمام دردهایش شده ایم

شعر در مورد اسم دنیا

همه ی شهرهای دنیا

در نقشه ی جغرافیا

به نظرم نقطه های خیالی اند

مگر یک شهر

شهری که در آن عاشق ات شدم

شهری که بعد از تو وطنم شد…

شعر عاشقانه در مورد اسم دنیا

می خواهم همه ی دنیا باشم

در آغوش تو

شعر با اسم دنیا

 دنیا گذران، محنت دنیا گذران

نی بر پدران ماند و نی بر پسران

شعر با کلمه دنیا

 گذشتگان که هوس دیده اند دنیا را

به پیش خود همه پس دیده اند دنیا را

شعر برای اسم دنیا

 اهل دنیا را زجستجوی دنیا چاره نیست

میکشد ناچار کر گس جانب مردار سر

شعری با اسم دنیا

 نادان بجز حکایت دنیا نمی کند

ناچار خود حکایت دنیا کند دنی

شعر به اسم دنیا

 آسمان یک دم رهی بی حیله و نیرنگ نیست

شاهد دنیا فریبد اهل دنیا را همی

شعر به نام دنیا

 رفتیم و پای بر سر دنیا گذاشتیم

کار جهان، به اهل جهان واگذاشتیم

شعر حبیب به نام دنیا

 حقا که مرا دنیا بی دوست نمی باید

با تفرقه خاطر دنیا به چه کار آید

شعر نو اسم دنیا

 به خواری چشم کی پوشد ز دنیا طالب دنیا؟

که رهزن توتیا داند غبار کاروانی را

شعر درمورد اسم دنیا

 فتنه دنیا نگردد هر که دنیا را شناخت

تشنه چشمان هوس را در کمند آرد سراب

شعر در مورد اسم دنیا

 نیست جفت ناموافق را علاجی جز طلاق

با تو گر دنیا نسازد، ترک دنیا بهترست

شعر درباره اسم دنیا

 حاصل جمعیت دنیا پریشان خاطری است

روی جمعیت نبیند هر که دنیا جمع کرد

شعر عاشقانه در مورد اسم دنیا

 هست از دنیا نظر بستن نظر واکردنش

هر که بر دنیا نظر از روی عبرت افکند

شعر اسم دنیا

 کار دنیا کن و اندیشه عقبی مگذار

تابه عقبی نرسی دامن دنیا مگذار

شعر درباره اسم دنیا

 همت او چشم بر دنیا و مافیها نداشت

نسبتی با مردم بی حالت دنیا نداشت

شعر در مورد اسم دنیا

 هر که دنیا را به نادانی به برنائی بخورد

خورد حسرت چون به رویش باد پیری بروزید

شعر با اسم دنیا

 خسته دنیا و شکسته ی جهان

جز که به طاعت نپذیرد لحام

شعر عاشقانه در مورد اسم دنیا

 دنیا عروس وار بیاراید

پیشت چو یافت از تو به دین کابین

شعر با کلمه دنیا

 کرانه کن از کار دنیا، که دنیا

یکی ژرف دریاست بس بی کرانه

شعر برای اسم دنیا

 مکن یاد دنیا، که اندیشه ما

هماییست کین استخوان برنگیرد

شعری با اسم دنیا

 هزاران ملک دنیا گر بدارم

هزاران ملک عقبی گر بدارم

 بوره ته دلبرم تا با ته واجم

که بی روی تو آنرا گر بدارم

شعر به اسم دنیا

 کهن دنیا بهیچ کسی نمانده

به هرزه کوله باری میکشیمان

شعر حبیب به نام دنیا

 در دل خرسند نیست حسرت دنیا

نعمت آماده انتظار ندارد

شعر به نام دنیا

 به دنیا نگردد مقید سبکرو

به ویرانه سیلاب مشکل نشیند

شعر نو اسم دنیا

 بگذار فسانه های دنیا

بیزار شدیم ما از آن ها

شعر درمورد اسم دنیا

 چونک زندان ماست این دنیا

عیش باشد خراب زندان ها

شعر در مورد اسم دنیا

 پازهر چو نیستش چرا او

زهر دنیا خورد نترسد

شعر درباره اسم دنیا

 چنین بودی در اشکمگاه دنیا

بگنجیدی ولی اکنون نگنجی

شعر عاشقانه در مورد اسم دنیا

 پازهر تویی و زهر دنیا

دانه تو و دام زندگانی

شعر اسم دنیا

 پیر است عروس عیش دنیا

مرگش طلبی اگر ستانی

شعر درباره اسم دنیا

 سوخت درین آخر دنیا دلت

بهر وجوه جو این لاغری

شعر در مورد اسم دنیا

 آزادگان گر از سر دنیا گذشته اند

ما از سر گذشتن دنیا گذشته ایم

شعر در مورد اسم دنیا