شعر در مورد اسم کیمیا

شعر در مورد کیمیا,شعر در مورد کیمیاگری,شعر در مورد کیمیا,شعر در مورد اسم کیمیا,شعر درباره کیمیا,شعری در مورد کیمیا,شعر در مورد سریال کیمیا,شعر در مورد فیلم کیمیا,شعر طنز در مورد کیمیا,شعر عاشقانه در مورد کیمیا,شعر درباره کیمیا,شعر درباره اسم کیمیا,شعری درباره ی کیمیا,شعری درباره کیمیا,شعر طنز درباره کیمیا,شعر درباره ی اسم کیمیا,شعر عاشقانه در باره کیمیا,شعر در وصف کیمیا,شعری در وصف کیمیا,شعر در وصف کیمیا,شعر عاشقانه در وصف کیمیا,شعر در مورد کیمیا,شعر در مورد کیمیا,شعر کیمیا فریدون مشیری,شعر کیمیای عشق,شعر کیمیای عشق سبز,معنی شعر کیمیای عشق,شعر کیمیا,شعر کیمیا علیرضا قربانی,شعر کیمیای سعادت,شعر کیمیای جان,شعر کیمیا از کیست,شعر کیمیا قربانی,شعر کیمیای مهر حافظ,شعر کیمیای هستی,متن شعر کیمیا علیرضا قربانی,دانلود شعر کیمیا علیرضا قربانی,شعر ترانه کیمیا علیرضا قربانی,متن شعر کیمیا از علیرضا قربانی,دانلود شعر کیمیا از علیرضا قربانی,شعر علیرضا قربانی در سریال کیمیا,معنی شعر کیمیای سعادت,شعر سریال کیمیا از کیست,متن شعر کیمیا قربانی,شعر آهنگ کیمیا قربانی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم کیمیا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

عشق

کودتایی ست

در کیمیای تن

و شورشی ست شجاع

بر نظم اشیاء

و شوق تو

عادت خطرناکی ست

که نمی دانم چگونه از دست آن

نجات پیدا کنم

شعر در مورد کیمیا

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست

من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

شعر در مورد کیمیاگری

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست

درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غرل شبیه غزل های من شود

چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

شعر در مورد کیمیا

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم

اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست

آیا هنوز آمدنت را بها کم است

شعر در مورد اسم کیمیا

آنگاه که خوش‌تراش‌ترین تن‌ها را به سکه سیمی

توان خرید،

مرا

–دریغا دریغ–

هنگامی که به کیمیای عشق

احساس نیاز

می‌افتد

همه آن دم است

همه آن دم است

شعر درباره کیمیا

 مگر کیمیا خدمت تست شاها

کزو مرد درویش گردد توانگر

شعری در مورد کیمیا

 چاه را چون قصر قیصر کرده ای

کیمیایی کیمیایی کیمیا

شعر در مورد سریال کیمیا

 ور شوی از سوز چو خاکستری

باشد خاکستر تو کیمیا

شعر در مورد فیلم کیمیا

 ور شوی از سوز چو خاکستری

باشد خاکستر تو کیمیا

شعر طنز در مورد کیمیا

 مشتاب مرو که کیمیایی

تا مس بچرد ز کیمیا سیر

شعر عاشقانه در مورد کیمیا

 ای که بردی بنزد مهرش دل

مس بر کیمیا فرستادی

شعر درباره کیمیا

 گر چه اصل کیمیا ترکیب خاص آمد ولیک

هر که او را بود مفرد یافت اصل کیمیا

شعر درباره اسم کیمیا

 ز کیمیا عجب آید که زر کند مس را

مسی نگر که به هر لحظه کیمیا سازد

شعری درباره ی کیمیا

 ای کیمیا ای کیمیا در من نگر زیرا که من

صد دیر را مسجد کنم صد دار را منبر کنم

شعری درباره کیمیا

 وان سه برگ و آن سمن وان یاسمین گویند نی

در خموشی کیمیا بین کیمیا را تازه کن

شعر طنز درباره کیمیا

 خواهی که مس وجود زر گردانی

با ایشان باش کیمیا ایشانند

شعر درباره ی اسم کیمیا

 کیمیا پیدا کن از مشت گلی

بوسه زن بر آستان کاملی

شعر عاشقانه در باره کیمیا

 کیمیا بودی و مشت گل شدی

سر حق زائیدی و باطل شدی

شعر در وصف کیمیا

 تا توانی کیمیا شو گل مشو

در جهان منعم شو و سائل مشو

شعری در وصف کیمیا

 بر دل خود نقش غیر انداختی

خاک بردی کیمیا در باختی

شعر در وصف کیمیا

 یار سیم اندام من آخر کجاست؟

یارب، او سیمرغ شد یا کیمیا؟

شعر عاشقانه در وصف کیمیا

 کیمیا شد زر چنان کز رنگ او

بوستان را هم گل زردی نماند

شعر در مورد کیمیا

 منم به سوز و گدازش، به یاد سیم برت

چو مفلسی که هوسناک کیمیا باشد

شعر در مورد کیمیا

 آنها که سیمیای جهان شان فریب داد

بگذاشتند کنج و پی کیمیا شدند

شعر کیمیا فریدون مشیری

 سیماب شدی و از خیالت

در خویش گمم چو کیمیا من

شعر کیمیای عشق

 زر چه جویی، ببین رخ زردم

وز غم خویش کیمیا بستان

شعر کیمیای عشق سبز

 غم عالم نصیب جان ما بی

بدور ما فراغت کیمیا بی

معنی شعر کیمیای عشق

 خاک درگاه مذلت زچه اکسیر کم است

کیمیا گو مس بیقدر مرا زر نکند

شعر کیمیا

 خاک راه فقر بودن آبروی ما بس است

گر مس مردم زفیض کیمیا زر میشود

شعر کیمیا علیرضا قربانی

 جهان کیمیا تاثیر استعداد میخواهد

چو تخمت قابل افتد هر کف خاکیست اکسیرش

شعر کیمیای سعادت

 دل گداخته اکسیر بی نیازیهاست

گداز درد طلب کیمیا چه میجوئی

شعر کیمیای جان

 گویند عارفان هنر و علم کیمیاست

وان مس که گشت همسر این کیمیا طلاست

شعر کیمیا از کیست

 بی حضور کیمیا، از هر مسی زر ساختن

بی وجود گوهر و زر، گنج قارون داشتن

شعر کیمیا قربانی

 آن کیمیا که میطلبی، یار یکدل است

دردا که هیچگه نتوان یافت، آرزوست

شعر کیمیای مهر حافظ

 ز جد و جهد، غرض کیمیای مقصود است

وگر نه بر صفت کیمیا گیاهی نیست

شعر کیمیای هستی

 آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

متن شعر کیمیا علیرضا قربانی

 وفا مجوی ز کس ور سخن نمی شنوی

به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا می باش

دانلود شعر کیمیا علیرضا قربانی

 چو مفلسی که به دنبال کیمیا گردد

جهان بگشتم و آزاده ای نگشت پدید

شعر ترانه کیمیا علیرضا قربانی

 استاد کیمیا را، بسیار سیم باید

در خاک تیره کردن، تا آنکه زر بباشد

متن شعر کیمیا از علیرضا قربانی

 سیم دغل خجالت و بدنامی آورد

خیز ای حکیم تا طلب کیمیا کنیم

دانلود شعر کیمیا از علیرضا قربانی

 سهلست اگر به چشم عنایت نظر کنی

اصلاح قلب را چه محل پیش کیمیا؟

شعر علیرضا قربانی در سریال کیمیا

 سیم نااهلان نجویی زان که نپسندد خرد

خاکروبی کردن آن کس را که داند کیمیا

معنی شعر کیمیای سعادت

 آن سیه کاری که رستم کرد با دیو سپید

خطبه دیوان دیگر بود و نقش کیمیا

شعر سریال کیمیا از کیست

 منسوخ شد مروت و معدوم شد وفا

زین هر دو مانده نام چو سیمرغ و کیمیا

متن شعر کیمیا قربانی

 صدهزاران کیسه سوداییان در راه عشق

از پی این کیمیا خالی شد از زر عیار

شعر آهنگ کیمیا قربانی

 سراسر کان گیتی پر ز مس شد

ز مس هم زر نیامد کیمیا کو

شعر در مورد کیمیا

 بود کیمیا قرب اهل سعادت

هما مغز دولت کند استخوان را

شعر در مورد کیمیاگری

 کیمیا ساز وجود خاکساران است فقر

نافه را در پوست خونی غیر مشک ناب نیست

شعر در مورد کیمیا

 توان ز خدمت پیر مغان جوانی یافت

نهان مکن مس خود را که کیمیا اینجاست

شعر در مورد اسم کیمیا

 دامن افتادگی از کف مده کاین کیمیا

از برای سربلندان خاک را سجاده کرد

شعر درباره کیمیا

 رتبه افتادگی از کیمیا بالاترست

قطره ناچیز را گوهر تنزل می کند

شعری در مورد کیمیا

 تلاش خاکساری برد آرام و قرارم را

پریشان می شود هر کس به فکر کیمیا افتد

شعر در مورد سریال کیمیا

 جگر گداز بود زردرویی منت

خدا کند که مس ما به کیمیا نرسد

شعر در مورد فیلم کیمیا

 ز شرم گنه قلب من گشت رایج

غبار خجالت مرا کیمیا شد

شعر طنز در مورد کیمیا

 کردار بی نیاز ز گفتار بیهده است

دعوی ز کیمیا نشنیده است هیچ کس

شعر عاشقانه در مورد کیمیا

 کیمیا ساز وجود خاکسارانم چو عشق

گرفتد بر مهره گل پرتو من دل کنم

شعر درباره کیمیا

 مس از معامله کیمیا زیان نکند

وجود ناقص خود را به هیچ سودا کن

شعر درباره اسم کیمیا

 بیهوده نقد عمر مکن صرف کیمیا

پاینده مال فانی خود از زکات کن

شعری درباره ی کیمیا

 دانه را سرسبز سازد، قطره را گوهر کند

در جهان خاک باشد کیمیا افتادگی

شعری درباره کیمیا

 مس وجود مرا درد کیمیا باشد

طلای بی غش من درد بی دوا باشد

شعر طنز درباره کیمیا

 تو را عالمی غیر هجده هزار

زهی کیمیا و زهی کبریا

شعر درباره ی اسم کیمیا

 اوست یکی کیمیا کز تبش فعل او

زرگر عشق ورا بر رخ من زرگریست

شعر عاشقانه در باره کیمیا

 هر حس معنوی را در غیب درکشید

هر مس اسعدی را هم کیمیا ببرد

شعر در وصف کیمیا

 سلام و خدمت کردم مرا بگفت که چونی

مهم مس چه برآید چو کیمیا نگذارد

شعری در وصف کیمیا

 خموش باش که کس باورت نخواهد کرد

که مس بد نخورد آنچ کیمیا گوید

شعر در وصف کیمیا

 سلام و خدمت کردم بگفتیم چونی

چنان بود مس مسکین که کیمیا خواهد

شعر عاشقانه در وصف کیمیا

 جسم خاک از شمس تبریزی چو کلی کیمیاست

تابش آن کیمیا را بر مس ایشان گمار

شعر در مورد کیمیا

 خاک پای تو را به دست آرم

تا از او کیمیا بیاموزم

شعر در مورد کیمیا

 در می باقی نشان پیوسته جان مردنی

کز جوار کیمیا آن مس زر کانی است آن

شعر کیمیا فریدون مشیری

 خاک و آب مرده آمد کیمیای زندگی

مردگان چونند یارب زندگی را کیمیا!؟

شعر کیمیای عشق

 نزدیک خرد گوهر بقا را

از دانش به هیچ کیمیا نیست

شعر کیمیای عشق سبز

 گاهی ز درد عشق پس خوب چهرگان

گاهی ز حرص مال پس کیمیا شدم

شعر در مورد اسم کیمیا